خودم را کنار عکسم گذاشته‌ام. ابعاد عکس من سه در چهار است. شبیه من نیست، چشمانش شفاف است و نوری مربعی توی نی‌نی‌اش جا خوش کرده. لکه‌های روی صورتم پاک شده‌اند. خال گوشتی کنار لبم توی ذوق می‌زند. نزدیکش می‌شوم، انگشتم را روی سرش می‌کشم و دهانم را جمع می‌کنم. مقنه کج و کوله‌اش تکانی می‌خورد و سرش را کج می‌کند. خودش را کنار می‌کشد، اخم‌هایش را توی هم می‌کند و به دستانم زل می‌زند. می‌گویم: مادر خودش گفت برو. #من #پریسا_جلیلیان
داستان کوتاه داستان کوتاه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارزان کده sozila عسل خانوم حقانیت شیعه رسانه خبری عشق ریاضی شب که میشه obd2scanner